مطلعی زیبا برای نوشته های ذهنم درمورد روان



به طور کلی در بررسی که من در ارتباط باتاثیر صدای اذان بر روی ۵کودک که دارای سنینی بین ۶تا۸سال بودندندانجام دادم ،فهمیدم که از بین این ۵کودک ۴نفر آنها باشنیدن صدای اذان شروع به گریه کردن می کنند.خواستم علت این امر را جویابشم به همین منظور بایکی ازوالدین کودکان در ارتباط باهمین موضوع صحبت کردم ،یکی از والدین این بچه ها گفت:من فرزندم را ازهمان ابتدا به هر مراسم عزایی که میرفتم باخود همراه میکردم بعد از فهمیدم این موضوع به این نتیجه رسیدم که هنگامی که فرزند خودرا در اینگونه مراسم که داری غم وصعب وناراحتی بوده همراه میکرده این مراسم باصوت اذان یا قران خوانی باعث تاثیرات منفی در کودک شده که هربار حتی در شرایط خانه وعادی باشنیدن صدای اذان یا قران شروع به گریه کردن وعکس العمل های ناراحت کننده همراه بوده  است این موضوع در بین ۴کودک از ۵ کودک به همین صورت بود به عبارتی بیشتر کودکان در اثر شنیدن صدای اذان شروع به گریه کردن میکنند که منشاان از سنین کمتر وارتباط انها بامراسم های غم وعزا بوده است.

اما یک نفر ازاین افراد که تاثیر اذان را برروی انها میخواستم بفهمم ،پسر بچه ای بود که در حال بازی کردن بود وباشنیدن صدای اذان چهره اش به حالتی که در تفکر فرو برود شده بود وپس از ان ایستاد وشروع به اقامه نماز کرد درحالی که اصول نماز رابلد نبود وتقلیدی از نمازگزاران دیگر را انجام میداد وهنگامی که از حسش نسبت به صدای اذان پرسیدم تنها یک کلمه گفت: قشنگ است.


دانش روانشناسی رابطه مستقیمی با دین دارد.به همین سبب بنیان گذاران این دانش همواره به بررسی مساله دین وتاثیر آن در روان انسان پرداخته اند.از آن جمله،می توان از کارل گوستاو یونگ(75-1961م)روانشناس سویسی وپایه گذاران روانشناسی تحلیلی نام برد،که تحقیقات گسترده ای در حوزه دین شناسی انجام داده است.

اوبرخلاف برخی از روانشناسان که منشا دین را امور غیر معرفتی مانند عقده های روانی،ترس یافقر می دانستند،باطرح نظریه کهن الگوهای ناهشیارجمعی سعی کرد راهی نوین در معرفت بشری به سوی دین ودینداری ارائه کند.هدف ازاین مقاله آن است که به روش توصیفی-تحلیلی،دیدگاه های او را پیرامون دین ودینداری کندوکاو نماید.درهمین راستا،ابتداضمن آشنایی اجمالی با یونگ و روانشناسی تحلیلی او،اندیشه های او را حول مسائلی از قبیل تعریف دین،منشا دین،پیامدهای دینداری وتصور خداوند بررسی کرده ایم و در ادامه به نقد وبررسی آن ها پرداخته ایم.حاصل این نقدوبررسی نشان می دهد،باوجود این که روش شناسی ودیدگاه پوزیتیویستی یونگ به دین مورد انتقادهای شدیدی قرارگرفت،اما در مجموع اونگاه مثبتی به دین داشته و همواره مدافع آن بوده است.

 

منبع:پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی sid.ir


فروید در زندگی علمی وشغلیش فراز ونشیب های زیادی راپشت سرگذاشت.اوبسیار علاقه داشت که راز معماهای جهان رابگشاید.دین ودین داری یکی ازحوزه های کاری فرویدبود.اودرباره بسیاری اززمینه هاومفاهیم دینی،همچون پیدایش دین درزندگی آدمیان،مفهوم خدا،داستان های دینی مانند داستان خلقت هبوط آدم وحوا به تفضیل سخن گفت.او دین را در زندگی آدمیان امری زائدوبرخاسته از ذهن کودکانه بشر می دانست ومی گفت:سرانجام بارشد علمی انسان،بندهای توهم ازپایش باز می شود وخورشید علم همچون فروریزی هیئت بطلیموس،لایه های تار دین رااز اندرون روان آدمی برون خواهد راند.فروید برای بررسی ریشه های دین در زندگی انسان،فرضیه هایی را مطرح کرده وسال ها در تبیین فرضیه های خود کوشید.

ازنظرفروید شباهت زیادی میان فعالیت مردم دیندارورفتار های بیماران روان رنجور وجود دارد.هردو دسته تاکید دارند کارها را به صورت آیینی انجام دهند و در هردو آیین باسرکوبی غرایز اساسی همراه است.فروید دینداری را بر پایه عقده ادیپ و دین ورزی را برمبنای اندیشه پدر-خدا قرار می دهد.

از نظر من می توان گفت که دیدگاهی که فروید در ارتباط بادین داشت این بود که  رویکرد روان شناسی را به دین بازکرد وازهمین رو به تدریج دین بانگاه روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت.

امروزه روانشناختی فروید به دین در کنار دیگر دیدگاه ها مطرح است. نظر فروید درباره دین ۳جنبه دارد:۱)عقده ادیپ که سازنده بنیادین او در تبیین دین است،۲)پدیده های ویژه دینی مانند مراسم انسان های اولیه وشکل گیری سنت یهود،۳)نگرش منفی فروید به دین

 

منبع:وینل جونز،ترجمه هاشم رضی،فروید واصول روانکاوی


نظریه دلبستگی وپژوهش های مربوط به آن

کپاتریک وشیور نظریه بولبی رادرمورد دلبستگی والد-نوزاد به قلمرو دین تعمیم داده است.وی دراین کار رویکردویژه را برای بررسی پیوندهای میان رشد آغازین ودین واقتضائات آنها درزندگی کودکان وبزرگسالان پدید آورد.

درآزمایشی که انجام گرفت فرضیه ی جبران ومدل ذهنی راباتوجه به پیوندهای میان دلبستگی کودک به والدین ودین داری آزمودند داده ها ازدو وارسی گرداوری شدند.یکی شامل۶۷۰پاسخ به پرسشنامه ای دریکی ازرومه های یکشنبه بودودیگری عبارت بودازنمونه ای فرعی شامل ۲۱۳نفرازهمان پاسخ دهندگان که حاضرشدنددربررسی دوم شرکت کنند.معیارهای گوناگون،ازجمله مقیاس های آلپورت وراس برای سنجش جهت گیری مذهبی باطنی وظاهری،به کارگرفته شدندتا جنبه هایی ازدین ورزی را مشخص کنند.دلبستگی والد-کودکبه شیوه ای استاندارداندازگیری شد،که پاسخ گوها را دریکی ازسه مقوله جای می داد:مطمئن(۵۱٪)،کنارگیر(۸٪)،ومضطرب/دوسوگرا(۴۱٪).

آنچه که مشخص شدآن بودکه دلبستگی به راستی نشانه ی دین داری بود،البته به نحوی نسبتاپیچیده.کسانی که ازروابط مبتنی بردلبستگی والد-کودک کناره گیری برخوردارد بودند تمایل داشتند مراتب بالاتری ازدین داری بزرگسالان راگزارش دهند،وکسانی هم که دلبستگی مطمئن داشتندمراتب فروتری ازدین داری را گزارشمی دادند،اما این امر فقطدرموردپاسخ گوهایی صدق می کردکه مادرشان نسبتاغیر مذهبی بودند.طبقه بندی دلبستگی ظاهرا باگزارش های حاکی ازتجربه تبدّل ناگهانی ارتباط مستقیم تری داشت،زیرا پاسخ گوهای مضطرب/دوسوگرابسیار بیش از پاسخ گوهای سایرگروه های دلبستگی چنین تبدّل هایی رادر دوره ای اززندگی شان گزارش می کردند.

دین ورزی خانواده ها تاثیری براین ارتباط نداشت.

این بررسی مبتنی بود بر گزارش های بزرگسالان ازدلبستگی آغازین ودین داری خانواده،پس خاطروسایر سوگیری هاممکن است برپاسخ ها تاثیرگذاشته باشد.مولفان اشاره کردندکه تحقیق انها تاحدزیادی نوعی برسی مقدماتی درباب روابط دلبستگی-دین است.لیکن،یافته های اولیه آنها برانگیزاننده وبیشترمویدفرضیه ی جبران اند.دلایل این امر نامعلوم ونیازمندتحقیق بیشتراست.

 

منبع:کتاب روانشناسی دین براساس رویکرداجتماعی(اسپیلکا،پژوهش های فصل 4)


یکی ازموضوعاتی که برای من خیلی جالب بود تاثیری توارث بردین است.وقتی بااین موضوع درکتاب روبه به رو شدم

فهمیدم که میان دین ووراثت رابطه ای وجوددارد که این رابطه ازنوع مستقیم است حال به توضیح بیشتری درارتباط بااین موضوع ونوع پیوندآن ها میپردازیم.

درابتدای این امر باانجام آزمایشی بااستفاده ازنمونه های غالباپرتعداددوقلوها(مثلا۳۰۰۰تابیشا از۱۴۰۰۰جفت دوقلو)نشان داده اند.

پیوندجویی مذهبی(آنچنان که انتظارمی رود)پدیده ای فرهنگی است،اما عوامل ژنتیکی درحدکمی برتبعدومحافظه کاری مذهبی تاثیردارندکه این آزمایش ونتیجه گیری ابتدایی راوراثت گرایان رفتاری به آن رسیده اند.

برحسب ظاهر،این امرمی تواند حاوی این نکته باشد که ارتباطی مستقیم میان دین ورزی وتوارث وجوددارد.اگرصریح تربخواهیم بیان کنیم دین درژن هااست.لیکن آمارهایی که احتمالات محیطی و وراثتی رابیان تفکیک می کنند اساسا همبستگیانه هستند.

دراین جا لازم است که میان همبستگی وعلت تمایز دقیقی قائل شویم.علیت همبستگی راظاهر می کند اماعکس این قضیه درست نمی باشد.اگرالف»علتب»باشد،ضریب همبستگی معنی دار پدیدمی آورندامااگردومتغیرمافقط دارای همبستگی باشندصرفا باهم تغییرمی کنند بی آنکه یکی علت تغییر دیگری باشد.

وجوداندیشه های ثانوی وتامل برانگیزباهمراهیذمشاهداتی که حاکی ازارتباط میان دین ووراثت است آشکارکننده این است که این رابطه سهل وساده نیست.

یک احتمال دیگری که وجودداردرابطه غیرمستقیم میان دین ووراثت می باشد،که درآن شماری از عوامل واسطه ی»میان وراثت وایمان اند.به بیانی دقیق تر،عوامل ارثی بااحتمالی قوی درقالب عوامل شناختی،انگیزشی واجتماعی که درتجلیات دینی شخصی دیده می شوند،بروز وظهور می یابند.


هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی زمانی وارد کلمات روانشناسان شد که تحقیقاتی پیرامون این که علاوه بر بهره هوشی آیا می توان انواع دیگری ازهوش را تعریف کرد یاخیر.

دکترجان مایر،محقق هوش هیجانی واستاد روانشناسی دانشگاه نیو همپشایرمعتقداست هوش هیجانی به معنی عملکرداجتماعی مفیدتری است چراکه افرادی باهوش هیجانی بالاراحت تر می توانندبااحساسات دیگران درگیر شوندونقطه نظرات انها رادرک کنند.این افراد درارتباط برقرارکردن ومدریت رفتارشان قوی تر هستند.

دکتر مایر به شبکه خبری ان بی سی می گوید:من قصد داشتم بفهمم که احساسات افراد درحل کردن مشکلات چه نقشی دارندوآیاهوش هیجانی برای سنجش واعتباردادن به احساسات انسان کاربرددرستی داردیاخیر؟به نظر می رسدافردای که از بهره هوشی خوبی برخوردار باشنداز توانایی استدلال اجتماعی نیز برخوردارهستند،ازتونایی بهتری برای برقراری ارتباط بهرمند هستندومشکلات ودرگیری کمتری با دیگران دارند.براساس این یافته ها،محققان معتقدندباید مقوله ای به نام هوش اجتماعی هم وجودداشته باشد ولی هنوز راهی برای اندازه گیری آن وجودندارد.»

 

هوش هیجانی درتصمیم گیری به شمایاری می رساند

دانستن اینکه نسبت به موقعیتی چه احساسی داریم وهمزمان ازدرکاحساسات دیگران نسبت به آن برخوردارباشیم،

می توانیم بهتر تصمیم بگیریم ورفتارمان رانسبت به آن تنظیم کنیم .

جاستین باریسو،نویسنده کتاب هوش هیجانی راهنمای کاربردی دردنیای واقعی»می گوید:احساسات وهیجانات انسان درهمه زمینه هادرزندگی افراد تاثیر می گذارنداز انتخاب شغل گرفته تامحیط کار وانتخاب همسر.بنابراین ترکیب هوش هیجانی باعوامل دیگر می تواندبرای ما زندگی بهتری به ارمغان بیاورد.»

 

هوش هیجانی را می توان افزایش داد

دکترمایروآقای باریسو هردومعتقدندکه هوش هیجانی رامی توان آموخت وتقویت کرد.جاستین باریسو به شبکه ی خبری ان بی سی می گوید:ما بیشتر براساس عادت نسبت به موقعیت ها واکنش نشان می دهیم پس اولین قدم دقت کردن به احساساتمان درمواقع مختلف وشناختن عادت هااست باگذر زمان وتمرین می توان عادت هارا تغییر دادواحساسات را مدیریت کرد.این همان تقویت هوش هیجانی است.»

 

آیا باید برای تقویت هوش هیجانی تلاش کرد؟

دکترمایر معتقداست احساس نیاز به تقویت هوش هیجانی بستگی به فرددارد.اومی گوید:اگرفرداحساس می کندکه دررابطه بادیگران مشکل دارد،اگرهمیشه عصبانی است ویابرعکس نمی داند باید دربرابرچه موقعیتی چه احساسی داشته باشد بهتراست درباره هوش هیجانی بخواند وتلا کند تا آن را درخود تقویت کند.»

 

منبع:سایت euronews 

 


برداشت های افراطی ازاحکام الهی یعنی انحرافات دینی ناشی ازنگرش عاطفی وبی منطق به دین ازیک سو ودیدگاه های مبتنی برخشونت ازسوی دیگردین رابه قهقرامی کشاند.

دکتر هاشمیان،استاد روانشناسی دانشگاه مشهد درگفت وگو‌باخبرنگار ایسنا ضمن بیان این مطلب وبااشاره به نقش پیام شناسی درتبلیغات دینی،شناختن حد،نوع وشیوه بیان پیام راضروری دانست وبراستفاده ازواژه وعباراتی که بیشترین نفوذ رابرگزیده پیام داشته باشد تاکیدکرد.

وی درپاسخ به پرسش درباره ی جایگاه روانشناسی درتبلیغات دینی گفت:درتبلیغ دین،باید مخاطب شناس باشیم وبراساس ویژگی های خاص افراد برنامه ریزی کرده،شیوه های خاصی را برگزنیم.این استاد دانشگاه،باتاکید برتوجه تفاوت های فردی که درعلمذروانشناسی مطرح شده آن را ازجمله عوامل مهم درترویج مهم تبلیغات دینی دانست .وی گفت:گزینش راهکارهایی چون هنر،نوشتار،گفت وگو و.یک هندسه ی ارتباطی را تشکیل می دهد که این هندسه،همخوانی منطقی فرستنده،پیام ومخاطب راتبیین می کنند.دکترهاشمیان درپاسخ به این پرسش کهشیوه های رویکردنشاط آوربه دین را چگونه توصیف می کنید؟»بااشاره به خصیصه فطری انسان مبنی برنیاز به آرامش طبیعی برای انسان برشمردوگفت:آنچه خدا برای آدمی معین کرده است،بافطرت سازگاری دارد.بنابراین درمعرض یاتبلیغ دین،برخی سخت گیری های نامعقول مغایرفطرت است.وی افزود:دین برای ایجاد نشاط انسان ها نیامده است.بلکه ازنشاط به عنوان انگیزه ی برای رشد آدمیان کمک می گیرد.

دکتر هاشمیان در ادامه اظهار داشت:براساس یافته های علمی برای تبلیغ دین می توان بین حالت های شادی بخش»ونظارتی»توازن ایجاد کرد.بدان معنا که باایجاد تعادل در آزادی وکنترل آن کارکرد که انسان نسبت به مسایل دینی برخوردی بدبینانه نداشته باشد.

به گفته این روانشناس،هرگاه میان نشاط هنجاری وقانون گرایی»باسختگیری،کنترل ونظارت»هماهنگی ایجادگرددآن گاه زمینه رشد متعادل ومتعالی انسان ها براساس شاخصه های روانشناسی فراهم می شود.وی درموردتبعات ناشی ازتحمیل واجبار در تبلیغات دینی به عدم کارایی این گونه ابزارها اشاره کرد وگفت:بانشان دادن الگوهای صحیح دینی می توان روحیه مذهبی راپرورش داد.

استاد دانشگاه مشهد افزود:انسان دراجرای احکام وفرامین،پیش ازاجباربه انگیزه مثبت نیاز دارندومسلم است که این انگیزه با زور بدست نمی آید.

منبع:سایت خبرگزاری isna(نمایندگی خراسان رضوی)


مکتب روسیه یک مکتب خداناباوری است.شخصیت های مانند:پاوولف وگرجیف شخصیت های روسیه هستندکه یک نوع جادوگری هم ازآن دیده می شود،وضعیت مکتب روسیه درارتباط باحاکمیت روسیه است که در آن آزادی وجودنداشت ویک کشور مخوف به حساب می آمد یک نوع ائیدولوژی وجوددارد که مردم رابه یک سمت وسویی جهت می دهد که اهداف کامین شودکه این ائیدولوژی حال می تواندغیردینی باشد ومی تواند دینی هم باشد به همین دلیل چون امور غیر دینی بیشتر است روانشناسی دین هم درروسیه زیادرشدی نکرده است.

 

 


عمده مساعدت دانشمندان فرانسوی درزمینه روانشناسی دین آثاری است که درحیطه روانشناسی مرضی عرضه کرده انداگرچه علاقه به بحث درباره ارتباط بیماری روانی بادینداری،دردوسنت دیگر نیز وجودداشته است اما درفرانسه برخی ازبزرگترین آسیب شناسان قرن ۱۹توجه مستمری به این امر نشان داده اند مانند:تئودور(charcot/j.M/93-25)،فلورنو(flournoy.t/1920-54)،ژرژبرژه(berguer/1945-73)وژان پیاژه(piajet.j/1980-96)ازپیشروان این نسبت به شمارمی روند.

پس ازاین دوره باپیدایش مکتب رفتارنگری(دهه1930تا1960)درروانشناسی،عملاروانشناسی دین درانزوا قرارگرفت وباافول مواجه گردید.

زیرا تحقیق دزمسائل دینی باروش تنگ نظرانه ومحدودرفتارنگری به ندرت میسرمی شد.

اماباازبین رفتن رفتارنگری دوباره روانشناسی دین درموردتوجه جدی روانشناسان ودین پژوهان قرارگرفت وهم اکنون یکی ازرشته های مورد توجه دردانشگاه های روانشناسی دنیا می باشد.

 

منبع سایت:pajohe.ir


درحالی که درآمریکا،عمدتاروانشناسان روانشناسی دین را پیشرفت دادنددرآلمان این رشته بیشترزمینه کارودرقلمرووبحث فیلسوفان وعالمان الهیات بود.برای مثال درآثار شلایرماخر(schleiermacher/1968-34)دیدگاه روان شناختی درمقایسه باموضوع الهیاتی دردرجه دوم اهمیت داشت.

ویلهلم وونت(wundt,w/1920-32)وفروید(Fruied/56-1939)ویونگ(jung)واریکسون(Ericson,E)ازدانشمندان این سنت هستند.

مطالعات توصیفی آلمان درخارج ازمحافل آلمانی زبان:

۱)1917)مفهوم امر قدسی=رودولف اتو 

۲)19)کتاب نیایش=فردریش هیلر

الف)اتو براین عقیده بودکه هسته ی اصلی دین ،تجربه عاطفی ،غیرعقلانی ازامر قدسی است

ب)غیرعقلانی درفکراتو فراعقلانی یاهمان جنبه شهودی،عرفانی وقلبی دین است نه اینکه دین حاوی عنصری خلاف عقل وعقل ستیزباشر

ج)اتو درمورد دین براحساس دربرابرمفهوم تاکید می کندواولی رابیشترازدومی به حقیقت دین نزدیک می داند.

 

منبع:ازسایت ghbook.ir


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کلید نود 32 ورژن 13 کد اکتیو نود 32 ورژن 13 لایسنس نود 32 رایگان - آپدیت نود 32 افکار معنویِ یک دانشجوی مادی دیزنی لند بهترین مزه ها وبلاگ بازی و سرگرمی افغانستان سرزمین کبود عطرمریم پزشکی عنوان ندارد فیلم و سریال